آنالیتیک

منطق، فلسفه و روانشناسی

آنالیتیک

منطق، فلسفه و روانشناسی

آنالیتیک
مبانی و مفاهیم اساسی در فلسفه، منطق و روانشناسی
بایگانی
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استدلال غیر مباشر» ثبت شده است

- هریک از مقدمات قیاس فی نفسه و با قطع نظر از شروط معتبر در قیاس میتوانند یکی از قضایای محصوره چهارگانه باشند (موجبه کلیه / موجبه جزئیه / سالبه کلیه / سالبه جزئیه) و اگر صورت چهارگانه صغری را در کنار  صورتهای چهارگانه کبری قرار دهیم شانزده حالت به وجود خواهد آمد.

اگر نتایج این ضرب ها منتج بود «قیاس» و اگر منتج نبود «عقیم» خوانده میشود.

 

قاعده کلی برای ضربهای شکلهای چهارگانه:

1- حد وسط باید حداقل یک بار منبسط باشد

2- حد منبسط در نتیجه در مقدمه نیز باید حد منبسط باشد

3- از دو مقدمه سالبه هیچ نتیجه ای حاصل نمیشود

4- اگر یکی از مقدمات سالبه باشد نتیجه نیز سالبه است

5- از دو مقدمه موجبه نمیتوان نتیجه سالبه گرفت

 

* حد منبسط: حدی است که اگر موضوع قرار گرفته باشد کلی و اگر محمول قرار گرفت سالبه باشد.

 

شکل اول:

- در شکل اول حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع قرار میگیرد.

 

- شروط شکل اول:

1- موجبه بودن صغری

2- کلی بودن کبری

 

- با توجه به قواعد کلی و شروطی که گفته شد در شکل اول فقط چهار ضرب منج است. زیرا شرط اول هشت ضرب را عقیم و شرط دوم چهار ضرب را عقیم میکند.

 

- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه کلیه

- مثال: هر آبی مایع است. هر مایعی سیال است. در نتیجه هر آبی سیال است.

 

- ضرب دوم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه کلیه

- مثال: هر آبی مایع است. هیچ مایعی منجمد نیست. در نتیجه هیچ آبی منجمد نیست.

 

- ضرب سوم: موجبه جزئیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه

- مثال: بعضی از گدایان مستمند هستند. هر مستمندی مستحق صدقه است. در نتیجه بعضی از گدایان مستحق صدقه هستند.

 

- ضرب چهارم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: بعضی از گدایان بی نیاز هستند. هیچ بی نیازی مستحق صدقه نیست. در نتیجه بعضی از گدایان مستحق صدقه نیستند.

 

شکل دوم:

- شکل دوم قیاسی است که حد وسط در آن در هر دو مقدمه محمول است.

 

- شروط شکل دوم:

1- اختلاف در کیف دو مقدمه

2- کلی بودن کبری

 

- با توجه به شروط یاد شده فقط چهار ضرب سالم باقی میماند زیرا شرط اول هشت ضرب و شرط دوم چهار ضرب را عقیم میکند.

 

- ضرب اول: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه کلیه

- مثال: هر نشخوار کننده ای سم شکافته دارد. هیچ برنده ای سم شکافته ندارد. در نتیجه هیچ نشخوار کننده ای برنده نیست.

 

- ضرب دوم: سالبه کلیه × موجبه کلیه = سالبه کلیه

- مثال: هیچ ممکنی همیشگی نیست. هر حقی همیشگی است. در نتیجه هیچ ممکنی حق نیست.

 

- ضرب سوم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: بعضی فلز طلا است. هیچ نقره ای طلا نیست. در نتیجه: بعضی فلز نقره نیست.

 

- ضرب چهارم: سالبه جزئیه × موجبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: بعضی از اجسام فلز نیستند. هر طلایی فلز است. در نتیجه بعضی از اجسام طلا نیستند.

 

شکل سوم:

- شکل سوم قیاسی است که در آن حد وسط در هر دو مقدمه موضوع است.

 

- شروط شکل سوم:

1- موجبه بودن صغری

2- کلیت یکی از مقدمه ها

 

- با توجه به شروط یاد شده فقط شش ضرب باقی میماند. زیرا شرط اول هشت ضرب را و شرط دوم دو ضرب را عقیم میکند.

 

- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه

- مثال: هر طلایی فلز است. هر طلایی گران قیمت است. در نتیجه بعضی از فلزها گران قیمت هستند.

 

- ضرب دوم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: هر طلایی فلز است. هیچ طلایی نقره نیست = بعضی فلز نقره نیست

 

- ضرب سوم: موجبه جزئیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه

- مثال: بعضی پرنده سفید است. هر پرنده حیوان است. در نتیجه بعضی سفیدها حیوان هستند.

 

- ضرب چهارم: موجبه کلیه × موجبه جزئیه = موجبه جزئیه

- مثال: هر پرنده حیوان است. بعضی پرنده سفید است. در نتیجه بعضی حیوان ها سفید هستند.

 

- ضرب پنجم: موجبه کلیه × سالبه جزئیه = سالبه جزئیه

- مثال: هر حیوانی حساس است. بعضی حیوانات انسان نیستند. در نتیجه بعضی حساس ها انسان نیستند.

 

- ضرب ششم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: بعضی از طلاها فلز هستند. هیچ طلایی آهن نیست. در نتیجه بعضی فلزات آهن نیستند.

 

شکل چهارم:

- در شکل چهارم حد وسط در صغری موضوع و در کبری محمول قرار دارد.

 

- شروط شکل چهارم:

1- هیچ یک از مقدمات نباید سالبه جزئیه باشد.

2- هرگاه دو مقدمه آن موجبه است صغری کلیه باشد.

 

- با توجه به شروط یاد شده فقط پنج ضرب باقی میماند زیرا شرط اول چهار ضرب و شرط دوم سه ضرب را عقیم میکند.

 

- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه

- مثال: هر انسانی حیوان است. هر ناطقی انسان است. در نتیجه بعضی حیوانات ناطق هستند.

 

- ضرب دوم: موجبه کلیه × موجبه جزئیه = موجبه جزئیه

- مثال: هر انسانی حیوان است. بعضی از پستانداران انسان هستند. در نتیجه بعضی از حیوانات پستاندار هستند.

 

- ضرب سوم: سالبه کلیه × موجبه کلیه = سالبه کلیه

- مثال: هیچ ممکنی همیشگی نیست. هرچه محل حوادث است ممکن است. در نتیجه هیچ موجود همیشگی محل حوادث نیست.

 

- ضرب چهارم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- مثال: هر آبی مایع است. هیچ منجمدی آب نیست. در نتیجه بعضی از مایع ها منجمد نیستند.

 

- ضرب پنجم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه

- بعضی از آب ها شیرین هستند. هیچ منجمدی آب نیست. در نتیجه بعضی از شیرین ها منجمد نیستند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۵:۲۰
سامر

قیاس اقترانی:

قیاس اقترانی قیاسی است که عین نتیجه یا نقیض نتیجه بالفعل در مقدمات آن مذکور باشد.

این قیاس را از آن جهت اقترانی گویند که هریک از اجزای نتیجه قرین و همراه مقدمه ای از استدلال است.

 

قیاس اقترانی بر دو نوع است:

1. قیاس اقترانی حملی: قیاسی که هر دو مقدمه آن قضیه حملی باشد.

2. قیاس اقترانی شرطی: قیاسی است که هردو یا یکی از مقدمات قضیه شرطی باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۱۲:۵۲
سامر

قیاس چیست؟

استدلالی که در آن ذهن با استفاده از اصول و قضایایی کلی که درستی آنها معلوم است، به مطلوب خود منتقل میشود. (راه اساسی و عمده اندیشه)

 

اصطلاحات عمومی قیاس:

۱. صورت قیاس:

مقصود از صورت قیاس شکل و هیئت قرار گرفتن قضایا و نحوه ترکیب آنهاست!

 

۲. مقدمه:

آن قضیه ای است که صورت قیاس از آن ترکیب و تشکیل می‌شود. که به این قضایا «مواد قیاس» گفته می‌شود.

 

۳. مطلوب:

آن قضیه ای است که از قیاس لازم می‌آید. این قضیه آنگاه که در ذهن تشکیل مقدمات را آغاز میکند، مطلوب خوانده می‌شود.

 

۴. نتیجه:

نتیجه همان مطلوب است که پس از استنباط آن از قیاس، نتیجه نامیده می‌شود.

 

۵. حدود:

به اجرای ذاتی مقدمه حدود گفته می‌شود. (موضوع و محمول و ...)

 

انواع قیاس:

 

بر اساس مواد قیاس (صناعات خمس):

۱. برهان

۲. جدل

۳. خطابه

۴. شعر

۵. مغالطه

 

بر اساس صورت قیاس:

۱. اقترانی

۲. استثنائی

 

قیاس استثنائی:

در مقدمات آن نتیجه و یا نقیض آن تصریح می‌شود.

چون در آن کلمه استثنا وجود دارد قیاس استثنائی گویند؛ مانند: اگر و اما و ...

نمونه ای از قیاس استثنائی:

- اگر محمد عالم باشد باید به وی احترام گذاشت.

- محمد عالم است.

- در نتیجه: باید به محمد احترام گذاشت.

 

قیاس اقترانی:

این قیاس گاهی از چند حملیه تشکیل می‌شود، که در این صورت «قیاس اقترانی حملی» نامیده می‌شود؛ و گاهی از چند شرطیه و یا یک شرطیه و یک حملیه تشکیل می‌شود که در این صورت، «قیاس اقترانی شرطی» نامیده می‌شود.

نمونه ای از قیاس اقترانی:

- حسن انسان است.

- هر انسانی فانی است.

- در نتیجه: حسن فانی است.

 

اصطلاحات علمی:

حد اصغر: حدی که موضوع نتیجه قیاس است. و هر یک از مقدمات قیاس قرار بگیرد آن مقدمه را صغرا گویند.

حد اکبر: حدی که محمول نتیجه است. مقدمه ای که شامل حد اکبر باشد کبرا نامیده می شود.

حد وسط: همان حد مشترک است که در دو مقدمه تکرار می شود و حدود مقدمات را در نتیجه پیوند می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۸ ، ۰۱:۳۴
سامر

استدلال غیر مباشر:

در این نوع استدلال برای استنتاج یک تصدیق جدید از چند قضیه استفاده می‌شود.

 

انواع استدلال غیر مباشر:

۱. قیاس: سیر کردن ذهن از کلی به جزئی

۲. استقرا: سیر کردن ذهن از جزئی به کلی

۳. تمثیل: سیر کردن ذهن از جزئی به جزئی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۸ ، ۰۱:۳۲
سامر