- هریک از مقدمات قیاس فی نفسه و با قطع نظر از شروط معتبر در قیاس میتوانند یکی از قضایای محصوره چهارگانه باشند (موجبه کلیه / موجبه جزئیه / سالبه کلیه / سالبه جزئیه) و اگر صورت چهارگانه صغری را در کنار صورتهای چهارگانه کبری قرار دهیم شانزده حالت به وجود خواهد آمد.
اگر نتایج این ضرب ها منتج بود «قیاس» و اگر منتج نبود «عقیم» خوانده میشود.
قاعده کلی برای ضربهای شکلهای چهارگانه:
1- حد وسط باید حداقل یک بار منبسط باشد
2- حد منبسط در نتیجه در مقدمه نیز باید حد منبسط باشد
3- از دو مقدمه سالبه هیچ نتیجه ای حاصل نمیشود
4- اگر یکی از مقدمات سالبه باشد نتیجه نیز سالبه است
5- از دو مقدمه موجبه نمیتوان نتیجه سالبه گرفت
* حد منبسط: حدی است که اگر موضوع قرار گرفته باشد کلی و اگر محمول قرار گرفت سالبه باشد.
شکل اول:
- در شکل اول حد وسط در صغری محمول و در کبری موضوع قرار میگیرد.
- شروط شکل اول:
1- موجبه بودن صغری
2- کلی بودن کبری
- با توجه به قواعد کلی و شروطی که گفته شد در شکل اول فقط چهار ضرب منج است. زیرا شرط اول هشت ضرب را عقیم و شرط دوم چهار ضرب را عقیم میکند.
- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه کلیه
- مثال: هر آبی مایع است. هر مایعی سیال است. در نتیجه هر آبی سیال است.
- ضرب دوم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه کلیه
- مثال: هر آبی مایع است. هیچ مایعی منجمد نیست. در نتیجه هیچ آبی منجمد نیست.
- ضرب سوم: موجبه جزئیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه
- مثال: بعضی از گدایان مستمند هستند. هر مستمندی مستحق صدقه است. در نتیجه بعضی از گدایان مستحق صدقه هستند.
- ضرب چهارم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: بعضی از گدایان بی نیاز هستند. هیچ بی نیازی مستحق صدقه نیست. در نتیجه بعضی از گدایان مستحق صدقه نیستند.
شکل دوم:
- شکل دوم قیاسی است که حد وسط در آن در هر دو مقدمه محمول است.
- شروط شکل دوم:
1- اختلاف در کیف دو مقدمه
2- کلی بودن کبری
- با توجه به شروط یاد شده فقط چهار ضرب سالم باقی میماند زیرا شرط اول هشت ضرب و شرط دوم چهار ضرب را عقیم میکند.
- ضرب اول: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه کلیه
- مثال: هر نشخوار کننده ای سم شکافته دارد. هیچ برنده ای سم شکافته ندارد. در نتیجه هیچ نشخوار کننده ای برنده نیست.
- ضرب دوم: سالبه کلیه × موجبه کلیه = سالبه کلیه
- مثال: هیچ ممکنی همیشگی نیست. هر حقی همیشگی است. در نتیجه هیچ ممکنی حق نیست.
- ضرب سوم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: بعضی فلز طلا است. هیچ نقره ای طلا نیست. در نتیجه: بعضی فلز نقره نیست.
- ضرب چهارم: سالبه جزئیه × موجبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: بعضی از اجسام فلز نیستند. هر طلایی فلز است. در نتیجه بعضی از اجسام طلا نیستند.
شکل سوم:
- شکل سوم قیاسی است که در آن حد وسط در هر دو مقدمه موضوع است.
- شروط شکل سوم:
1- موجبه بودن صغری
2- کلیت یکی از مقدمه ها
- با توجه به شروط یاد شده فقط شش ضرب باقی میماند. زیرا شرط اول هشت ضرب را و شرط دوم دو ضرب را عقیم میکند.
- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه
- مثال: هر طلایی فلز است. هر طلایی گران قیمت است. در نتیجه بعضی از فلزها گران قیمت هستند.
- ضرب دوم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: هر طلایی فلز است. هیچ طلایی نقره نیست = بعضی فلز نقره نیست
- ضرب سوم: موجبه جزئیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه
- مثال: بعضی پرنده سفید است. هر پرنده حیوان است. در نتیجه بعضی سفیدها حیوان هستند.
- ضرب چهارم: موجبه کلیه × موجبه جزئیه = موجبه جزئیه
- مثال: هر پرنده حیوان است. بعضی پرنده سفید است. در نتیجه بعضی حیوان ها سفید هستند.
- ضرب پنجم: موجبه کلیه × سالبه جزئیه = سالبه جزئیه
- مثال: هر حیوانی حساس است. بعضی حیوانات انسان نیستند. در نتیجه بعضی حساس ها انسان نیستند.
- ضرب ششم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: بعضی از طلاها فلز هستند. هیچ طلایی آهن نیست. در نتیجه بعضی فلزات آهن نیستند.
شکل چهارم:
- در شکل چهارم حد وسط در صغری موضوع و در کبری محمول قرار دارد.
- شروط شکل چهارم:
1- هیچ یک از مقدمات نباید سالبه جزئیه باشد.
2- هرگاه دو مقدمه آن موجبه است صغری کلیه باشد.
- با توجه به شروط یاد شده فقط پنج ضرب باقی میماند زیرا شرط اول چهار ضرب و شرط دوم سه ضرب را عقیم میکند.
- ضرب اول: موجبه کلیه × موجبه کلیه = موجبه جزئیه
- مثال: هر انسانی حیوان است. هر ناطقی انسان است. در نتیجه بعضی حیوانات ناطق هستند.
- ضرب دوم: موجبه کلیه × موجبه جزئیه = موجبه جزئیه
- مثال: هر انسانی حیوان است. بعضی از پستانداران انسان هستند. در نتیجه بعضی از حیوانات پستاندار هستند.
- ضرب سوم: سالبه کلیه × موجبه کلیه = سالبه کلیه
- مثال: هیچ ممکنی همیشگی نیست. هرچه محل حوادث است ممکن است. در نتیجه هیچ موجود همیشگی محل حوادث نیست.
- ضرب چهارم: موجبه کلیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- مثال: هر آبی مایع است. هیچ منجمدی آب نیست. در نتیجه بعضی از مایع ها منجمد نیستند.
- ضرب پنجم: موجبه جزئیه × سالبه کلیه = سالبه جزئیه
- بعضی از آب ها شیرین هستند. هیچ منجمدی آب نیست. در نتیجه بعضی از شیرین ها منجمد نیستند.